هیجان در هنر سورئالیسم و هنر نو
مقدمه: وقتی هنر شرط بندی می کند
سوررئالیسم و مدرنیسم (به معنای وسیع مدرنیسم) در قلمرو خطر و بازی ملاقات کردند. برای سابق، این پرونده وعده داده است که «قفل ذهن» را باز کند و ناخودآگاه را آزاد کند ؛ دوم، خطر مهندسی فرم بود - راهی برای خروج از آکادمی و اختراع یک زبان جدید. هیجان در اینجا یک کازینو با تراشه نیست، بلکه یک روش عمل است: برای قرار دادن در غیر قابل پیش بینی و پذیرش عواقب در سطح معنی، فرم و اخلاق.
1) نظریه های شانس: از «مورد عینی» تا «عدم قطعیت کنترل شده»
آندره برتون hasard objectif (مورد عینی) را «جلسه درونی و بیرونی» نامید: گویی جهان با ناخودآگاه بازی می کند، اگر سانسور عقلانی را حذف کنید.
ژان (هانس) آرپ تکه های کاغذ را روی زمین انداخت و آنها را در جایی که دراز کشیده بودند ثابت کرد: هنرمند نویسنده به معنای کلاسیک نیست، بلکه شاهد و همکار نویسنده شانس است.
لازلو Mohoy-Nagy و من ری در photograms اجازه نور به «بازی» با کاغذ: اپتیک و شیمی تصمیم می گیرید که در آن شکل خواهد بود.
مدرنیسم در نسخه Bauhaus و «چیز جدید» یک خطر کنترل شده را شکل می دهد: یک سیستم به شدت تعریف شده (شبکه، مواد) + تحمل یک نتیجه تصادفی (بافت، اثر انگشت، رد نور).
2) شیوههای بازی سورئالیستی
جسد نفیس
نقاشی جمعی/متن، که در آن هر شرکت کننده بخش نامرئی قبلی را ادامه می دهد. قوانین ساده هستند، اما نتیجه غیر قابل پیش بینی است: خط با خط برخورد می کند، معنی با بی معنی است. هیجان - انتظار برای denoument زمانی که ورق باز است.
نوشتن و طراحی خودکار
دست سریعتر از آنچه تصور می شود حرکت می کند، زبان «تلو تلو می خورد» و تصویری غیرمنتظره ایجاد می کند. در اینجا شرط بندی این است که حقیقت میل در جریان ظاهر خواهد شد، دور زدن سانسور.
بازی تاروت در راه سورئال
در سال 1941، این گروه «Jeu de Marseille» را ایجاد کرد - عرشه خود را از «تاروت» با شاعران و شورشیان به جای پادشاهان. این طنز در مورد پیشگویی و آیین اسطوره است: شانس به یک ابزار طرح تبدیل می شود.
3) Duchamp: از رولت به شطرنج - اقتصاد و منطق بازی
«مونت کارلو باند» (1924) - اوراق قرضه ساختگی از «شرکت» پروس سلاوی, وعده یک پیروزی در رولت. هنرمند قمار را به یک عملکرد مالی تبدیل می کند: سرمایه گذاری در سیستم من - آیا این وجود دارد ؟
«سه توقف استاندارد» (1913-14) - سه موضوع از ارتفاع یک متر کاهش می یابد، منحنی های غیر قابل پیش بینی را ثابت می کند ؛ این مورد یک اندازه گیری مضحک به سیستم متریک می شود.
شطرنج (مگنا) یک بازی بدون شانس است: هیجان Duchamp از خطر رولت به استراتژی عقل خالص منتقل می شود. پارادوکس مدرن: تسلیم شدن به مناسبت - برای دقیق تر دیدن جایی که لازم نیست.
4) خطر لمسی ارنست و مشکلات بصری میرو
ماکس ارنست اختراع frottage و grottage: کاغذ بر روی یک سطح خشن، اصطکاک گرافیت ؛ سپس - خراش دادن لایه رنگ. بافت برای هنرمند «تصمیم می گیرد» و هنرمند پرندگان، جنگل ها، هیولاها را در نقاط مختلف تشخیص می دهد.
خوان میرو اطاعت «حروف» خود شکل از نقاط و خطوط. ظاهر یک شکل یک رویداد است، نه یک برنامه. هیجان این است که پرونده را بدون خفه کردن آن شکل دهیم.
5) Bauhaus and Modern: آزمایشگاه تصادفی کنترل شده
Mohoy-Nagy آزمایشات را با نور انجام می دهد: فتوگرام، «تعدیل کننده های نور فضایی». نتیجه عملکرد فیزیک است، جایی که نویسنده یک مهندس شرایط است.
پل کلی «خط را برای پیاده روی هدایت می کند»: پویایی او را می دهد، اما جای تعجب دارد ؛ خاطرات Klee یک مانیفست شانس بیان شده است.
پیتر بهرنس، موندریان و خردگرایان اثر متضادی را ایجاد می کنند: حداقل خطر در سطح، حداکثر در شرط بندی در کاهش، تمایل به رنج «سکوت» به خاطر یک نظم جدید.
6) اکسپرسیونیسم انتزاعی و «مورد قابل کنترل»
جکسون پولاک: «چکه کردن» - ژست، جاذبه، ویسکوزیته، مکث. هیچ رولت وجود دارد، اما برگشت ناپذیری وجود دارد: هر موضوع از رنگ یک رویداد است که نمی تواند لغو شود.
هلن فرانکنتالر، موریس لوئیس - نشت رنگ توسط شیب بوم کنترل می شود: بدن، ماده و شانس تبدیل به همکاری نویسندگان می شوند.
7) اخلاق و سیاست بازی: از همدلی تا طنز
سوررئالیستها این مورد را رهاییبخش میدانستند: راهی برای خروج از ذهن بورژوازی. "اما این بازی مملو از وسوسه زیبایی شناسی همه چیز است. مدرن با نظم و انضباط مطابقت دارد: مورد ممکن است اگر محدودیت های آن قابل مشاهده باشد (قاب، قانون، پروتکل).
چند سوال که هنر قرن بیستم از بیننده می پرسد:- چه کسی به طور تصادفی پرداخت می کند - نویسنده، مواد، بیننده ؟
- پایان بازی کجاست: در کشف معنا یا در لذت بردن از حقه ؟
8) گرامر بصری هیجان: چه چیزی را در آثار جستجو کنید
دنباله ای از روش: قطره، چاپ، چین، خطوط سقوط - «شواهد» از چگونگی انجام کار.
نقطه برگشت ناپذیری: جایی که لحظه قابل مشاهده است، پس از آن ژست نمی تواند لغو شود.
آیین و شکست: آیا قانونی وجود دارد (شبکه، جدیت) و جایی که هنرمند آن را به طور معناداری می شکند.
حضور «عامل دیگر»: گرانش، نور، شیمی، جمعی - چه کس دیگری در اینجا «بازی» کرد ؟
تصویر اکو: چه چیزی به صورت تصادفی ظاهر می شود - پرنده، چهره، نقشه، علامت ؟ این سود تماشاگر است.
9) مینی کایزبوک (6 نمونه در کف دست شما)
1. Arp، «کولاژ با توجه به قوانین شانس» (1916-17) - گرانش به عنوان همکاری نویسنده ؛ آرامش ترکیب یک پارادوکس نظم تصادفی است.
2. Duchamp، «سه توقف استاندارد» - یک متریک تولید شده توسط یک «اشتباه»: علم بازی را برآورده می کند.
3. ارنست، «Gradopolis» - یک جنگل از بافت های تصادفی ؛ اسطوره از تجربه لمسی متولد شده است.
4. من ری، «Rayographs» - photograms که در آن نور پرتاب تاس به جای هنرمند.
5. Mohoy-Nagy، «Photograms» - تکنولوژی به عنوان یک رولت نور ؛ اختراع یک تصویر بدون لنز
6. پولاک، «شماره 1A» - مانیفست «تصادفی کنترل شده»: ریتم یک ژست و عدم امکان تکرار.
10) طرح کیوریتوری نمایشگاه «هیجان به عنوان یک روش»
1. مانیفست شانس: برتون، آرپ، دادای اولیه.
2. روش های لمسی: ارنست، میرو، کلی.
3. بازی نور: من ری، Mohoy-Nagy، عکاسی تجربی.
4. اقتصاد و طنز: Duchamp (اوراق قرضه، توقف)، sur-tarot.
5. پرونده مديريت شده: پولاک، فرانکنتالر، لوئيس.
6. اکو امروز: سری مولد الگوریتمی، عملکرد با تصادفی.
هر بلوک - با یک «ایستگاه آزمایشی»: یک سینی با برش برای یک «کولاژ شانس»، یک مینی فوتولاب با یک فتوگرام، یک «موضوع متریک» برای «توقف» خود را دارد.
11) چگونه به تماشای (و نه «خرید» ترفند)
یک سوال در مورد پروتکل بپرسید: چه قوانینی در هنگام ایجاد ایجاد شد ؟
اسطوره را از مکانیک جدا کنید: جایی که «ناخودآگاه» است، و جایی که مواد و فیزیک است.
به دنبال قیمت باشید: هنرمند چه ریسکی کرده است ؟ شهرت، کنترل، نتیجه ؟
گوش دادن به سکوت ژست: آثار قوی ترک اتاق را برای یک نگاه طولانی پس از «اثر وای».
12) نتیجه گیری: هنر به عنوان بازی عادلانه
سوررئالیسم و هنر نو ثابت کردند که شانس دشمن فرم نیست، بلکه کاتالیزور آن است. هیجان - نه در مورد «خوش شانس/بد شانس»، بلکه در مورد تمایل به پذیرش ناشناخته به عنوان بخشی از خلاقیت. بهترین آثار در این قلمرو در دو پشتیبانی برگزار می شود:1. یک مراسم/قاب که در آن به مناسبت ممکن است خود را آشکار;
2. مسئولیت نویسنده برای عواقب زیبایی شناختی و معنایی است.
هنگامی که این همگرا می شود، هنر برنده جکپات نمی شود، بلکه چیزی است که ارزش ریسک کردن دارد: ظاهر جدید جهان و زبان جدید گفتگو با خود.